بزرگ

از این به بعد به رویت هم نگاه نمی کنم، تو که الان جلوی من به زن های دیگر زنگ می زنی، بعد از ازدواج می خواهی چه کار کنی. البته این را بهانه آوردم، چون به دلیل خلافکار بودنش او را نمی خواستم. بعدش من را برگرداند خانه؛ و بیست وهشتم اسفند ماجرا از کجا شروع شد؟ آن روز قرار بود با مادرم به بازار برویم. به مادرم گفتم من می روم پایین، بعد شما, ...ادامه مطلب

... ورود زنان به این پاتوق ممنوع آنقدر بالا آمده ایم که انگار تهران زیر پای مان است. آمده ایم پاتوق ژوراسیک؛ پاتوقی که بچه هایی که با آنها همراه شده ام می گویند زن ها حق ورود به آن را ندارند! بعد از چنددقیقه حرکت در جاده خاکی پر دست انداز بالاخره می رسیم. ساعت از یک ظهر گذشته و گویی از آسمان آتش می بارد و از زمین گرما می جوشد. آنقدر گرم است که نمی شود حتی لحظه ای داخل ون بمانیم ... ...، مرد اسم فامیل زن را صدا می کند و می گوید : از این خانم بپرس درباره تهران، پارسال تو همین خیابون ماشین بهش زد چند ماه بستری بود. زن جویای موضوع بحث می شود و بعد می گوید: شما ببین اینا پیاده راه رو هم فروخ,اسید,پاشی,شبانه,ساله ...ادامه مطلب

به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ اگر امروز موفق به رصد اخبار علمی پزشکی نشده اید، برترین اخبار امروز این سرویس خبری را از نگاه کاربران در ادامه دنبال کنید. ..., ...ادامه مطلب